هزار وچهارصد سال است که سینه ما نقش پذیر کربلا شده و یک قرنی است که جراحت قدس بر آن افزوده گشته است،این همه را جز با خون نمیتوان شست.چگونه میتوان از این جراحتی که قلب امت اسلام را می سوزاند ، فارغ بود و شبها را خفت؟

                                                           "شهید آقا سید مرتضی آوینی"

خروش وبلاگی برای مردم  غزه...

نمیتونم بنویسم...باور کنید کودکان ومردم غزه...

نمیتونم بنویسم چون ،نمیتونم درک کنم که چگونه این لحظات داره به شما میگذره...

نمیشه نوشت چون هیچ موقع تو شرایط شما نبودم...

هیچ موقع تو محاصره واسارت نبودم...

وقتی از سیما میبینم که با کاغذ آتش روشن میکنید...از واقعیت ذهنم خیلی دوره..مگه میشه...

چگونه بنویسم از صورت های گود رفته کودکان ...

از اینکه داره یکسال میشه تو بدترین شرایط اسارت هستید و هنوز صدای کسی در نیومده و سران عرب دست در دست اسرائیلی ها....

نمیتونم بگم...نمیتونم بنویسم..نمیتونم ....

اصلا میدونید چیه..باید اینطور بگم...

ای شیعه بی درد......زخم بی نمک ....بس کنید یا لیتنا کنا معک....

اما میتونم بنویسم 500 میلیون شیعه کجا هستند...؟؟؟

به قول امام خمینی (رحمةا..): اگه هر کدوم از ما یه سطل آب برمیداشتیم میریختیم تا به حال اسرائیل رو آب میبرد ...و اگه 12 میلیون تهرانی تو راهپیمایی (22/9/87)شرکت میکردن و به قول حاجی یه مرگ بر اسرائیل شون دیواره های کاخ سفید رو هم خراب میکرد...اگه این 12 میلیون هر کدوم فقط 1000 تومان تو صندوق های کمک به مردم غزه مینداختن...شاید حالا....ای بابا..به خروش وبلاگیمون ادامه میدیم...

من نمیتونم بنویسم...

به امید ظهور منجی عالم و پیروزی اسلام...

پی نوشت...:

گفتند لینک های خروش وبلاگی مربوط به غزه رو یگذارید بهتر است ....و حق است و بی جواب...

باز هم غزه...

این شب یلدا کی صبح می شود؟

بچه‌های فلسطینی، کریسمس مبارک!

من، هیچ ...

فعلا همینا رو بخونید تا بعد...